آنیتا...
سلام عشق خوبم آنیتا جوونم الان که دارم این مطلب را برات می نویسم قیافه توخوابت جلو چشما مه معصوم و زیبا. وقتی می خوابی انگار دنیاخوابیده همه جا ساکت و اروم می شه و من نمی د ونم چرادلم می گیره.به خودم می گم کاش بیشتر باهات بازی کرده بودم،دلم برای خنده هات تنگ می شه برای صدای نازت ولی بعدش انقدر احساس خستگی می کنم که منم خوابم می گیره. این روزها وقتی از اداره می یام دنبالت بعد از ظهر می خوابیم و بعدش هم می ریم گردش .کمتر روزی هست که تو خونه باشیم .آدم حیفش میاد تو هوای به این خوبی خونه بمونه، روز 5اردیبهشت عروسی دختر دایی ام بود دوشب قبلش حنابندون بود به هردومون خیلی خوش گذشت تو رقصیدین خیلی پیشرفت کردی و هرجا ی...